سنگهای قیمتی در گذر تاریخ
تاریخ استفاده از زیورها و سنگهای قیمتی به اندازه تاریخ پیدایش بشر و قدمتی هفت هزار ساله دارد. سنگهای قیمتی نمایانگر ثروت و تشخص بوده و فرمانروایان قدیم از نگینهایی که از این کانیها جواهر ساخته شده بود استفاده میکردند. استفاده از زیورهایی چون صدفها و سنگهای زیبا و رنگین از سوی زنان نیز جدا از اعتقادات جادویی و پزشکی که داشتند سبب برانگیختن تحسین و جلب توجه مردان میشد. در زمانهای قدیم و بسیار پیش از آنکه بشر وسائلی آماده کند و یا مهارتی کسب نماید که بتواند سنگهای سخت را تراش داده و حک کند، سنگهای قیمتی علاوه بر ارزش مادی بیشتر جنبه سحر و جادو داشته و بعنوان طلسم برای صاحبانشان محسوب می شدهاند و بعلت بعضی اعتقادات و افکار مرموز که نسبت به تاثیرات مخفی سنگهای رنگین داشتند، آنها را مورد ستایش و مصرف قرار داده بودند. باور بر این بوده که دارندگان طلسم قادر به دور کردن شیاطین، امراض و دیگر حوادث ناخوشایند از خود بوده و فرشتگان آنها را حمایت کرده و از سلامتی و خوشبختی برخورداری خواهند ساخت. از جمله اعتقادات این بود که عقیق انسان را در برابر گزیدن رتیل و برق زدگی محافظت میکند، یشم سبز میتوانست باران بباراند و هر کس سنگ لاجوردی با خود داشت از حمله و نیش مار و افعی مصون میماند. تا اوایل قرن نوزدهم همچنان اعتقاد بر این بود که سنگهای قیمتی بعنوان شفا دهنده بیماریها و ناراحتیهای جسمی موثر هستند. گاهی وجود نگین یا تکهای از سنگ جواهر در اتاق و یا نزدیک بیمار برای القا باور به شفا برای بیمار کافی بود و یا برای برطرف کردن درد بیمار آن را بر روی قسمت ناراحت بدن میگذاشتند و برای اطمینان بیشتر از شفا، نگین یا تکه سنگ جواهر را به پودر تبدیل کرده و به بیمار می خوراندند. اطلاعات لازم برای تشخیص اینکه چه جواهری کدام بیماری را معالجه میکند در کتابهای آن زمان وجود دارد. مسلم است که موفقیت در معالجه برخی بیماریهای آسان و زودگذر بعلت پودر جواهر خورانده شده نبود. بلکه دلیل اصلی تاثیر تلقین این فکر به شخص بیمار بوده است ولی در صورتی که بیمار شفا پیدا نمیکرد دلیل آن را ارزش کم و یا ناخالص بودن پودر جواهر مصرف شده میپنداشتند. امروزه حتی در کشور پیشرفته ژاپن نوعی از اینگونه خرافات بشکل قرصهای کلسیم ساخته شده از مروارید پودر شده جلوه میکند و دارای مصارف پزشکی است. در نتیجه باور انسانها به رابطه مافوق طبیعی بین سنگهای جواهر و عالم ناشناخته آنها را مثلاً به ستارگان ربط داده و هر جواهر را به یک ستاره از مجموعه ستارگان زودیاک نسبت داده، برای هر ماه ستارهای و جواهری مشخص را معین کرده بودند. تولد هر انسان را با جواهر مختص آن ستاره از مجموعه ستارگان مشخص میکردند و باور بر این بود که شخص متولد شده بوسیله نگین جواهری مختص آن ستاره حمایت میشود. انواع نگینهای جواهر حتی برای آفتاب، ماه و دیگر کرات در نظر گرفته شده بود. اخیراً در بعضی از کشورها نوعی از سنگهای قیمتی را که در معادن استخراج میشوند بعنوان سمبل کشور خود برگزیدهاند. در این راستا شایان ذکر است که از دیر باز اماکن مقدسه، کلسیاها و البسه مخصوص اجرای مراسم مذهبی توسط پاپ و استقفها نیز با سنگهای گران بها تزیین می شدهاند. سرانجام تحت تاثیر ساختمان پیچیده اجتماعات بشری و عوامل فردی و روانی و اجتماعی و حس رقابت و اعتقاد به جنبههای جادویی و پزشکی زیورها و گوهرها و مهرهها، استفاده از زینت آلاتی چون گوشوارهها و خلخالها که با نگینها و سنگهای قیمتی گران بها و نیمه قیمتی تزیین میگردیدند شدت و اهمیت فراوانی یافته و با تبادل کالا و بازرگانی رواج و توسعه جهانی یافت چنان که رفته رفته بکار گرفتن این قبیل اشیا تجملی و زینتی جزو عادات و رسوم عمومی جوامع بشری گردیده است. بهرحال امروزه جواهرات بیش از آنکه بعنوان سمبل ماهها یا کشورها و یا برای تزیین مطرح باشند بعنوان پشتوانه مالی و سرمایهگذاری دراز مدت مورد نظرند. جواهرات در حقیقت سرمایههایی هستند که با وجودی که جای کمی را اشغال میکنند ولی توانستهاند بیش از دیگر انواع سرمایهگذاریها در چند دهه اخیر تورم و کاهش ارزش نقدینگیها را تحمل نمایند. امروزه بخشهایی از گوهر شناسی جنبه علمی به خود گرفته و گوهر تراشی و ساختن زیورهای گوناگون نیز جزو رشتههای هنری بشمار میرود.
تاریخچه طلا و جواهر در ایران
با تامل در سیر تکاملی تمدنها، متوجه میشویم که انسانها در ادوار مختلف، همواره متناسب با سطح فرهنگ خود ؛به دنبال زیبایی و تزیینات بوده و برای ایجاد این تزیینات، از طبیعت و محیط اطراف، بهره گرفتهاند. در طی قرنها از فرهنگی به فرهنگ دیگر، مواد کمیاب و زیبا مانند: صدف، استخوان، سنگریزه، عاج، پنجهٔ حیوانات، چوب، سنگ، مروارید، مرجان و مینا، مواد قیمتی نامیده میشدند. از این مواد، متناسب با طبیعت محل زندگی و فرهنگ، در تزیینات، بهره گرفته میشد. در این میان، ایران همواره سردمدار فرهنگ و تمدن، بوده و دارای سنن خاص خود در طراحی و استفاده از جواهرات، سنتها ی خاص خود را به کار برده است. جواهرات در ایران، تاریخچه کهن و پر فراز و نشیبی دارد. در ایران باستان، از جواهرات علاوه بر زیبایی برای رفع بلا و طلسم خدایان بد سرشت، استفاده میشد همچنین جواهرات، نشان دهنده مقام اجتماعی شخص و اصالت خانوادگی او نیز بود.
در ایران برای ساخت جوارهات، از طلا، نقره، و برنز و انواع سنگهای رنگی استفاده می شده است و از آن جا که ایرانیان اهمیت زیادی به تجمل و آراستگی میدادند، از نظر جواهرات برای تزئین لباسها، آرایش مو و ساخت ظروف استفاده میکردند و از این نظر، ایرانیان در هر دوره تاریخی، دارای سبک و نقش و نگارهای ویژهای شدند. سرانجام از قرن نوزدهم، با نفوذ اروپائیان به ایران، بسیاری از تکنیکها و سبکهای ایرانی کمر نگ و کمرنگ تر شدند، اما ایران، همچنان فرهنگ غنی خود را در دل اقوام و قبایل خود حفظ کرد و بدین ترتیب برخی مدلهای سنتی، در بین قبایل، از جمله اقوام کرد، ماندگار شد. متأسفانه امروزه نیز از طرحهای غربی استقبال بیشتری میشود. فرهنگ نادرست غرب پرستی، دامن گیر صنعت جواهرسازی نیز شده رو به گسترش است به گونهای که بسیاری از طرحهای ایرانی، در ایرن صنعت رو به فراموشی رفته است. اکنون زمان آن فرا رسیده است که با تجدید نظر در طرحها و فرهنگ سازی، مانع پیشرفت این سیر نزولی شویم و آفرینش سبکی خاص را جایگزین تقلید از سبکهای غربی نموده، فرهنگ ایرانی را از فراموشی حفظ نماییم. در این جا به منظور آشنایی با فرهنگ سنتی، کهن و اصیل ایرانیان در ساخت طلا و جواهر و سیر تکامل این صنعت در کشورمان از ادوار دور تا کنون، به بررسی کوتاه تاریخچه جواهرات در ایران میپردازیم.
ایران قبل از اسلام
هزاره دوم قبل از میلاد ساکنان فلات ایران، در سالهای ۳۰۰ تا ۱۳۰۰ قبل از میلاد، از زیور آلات مسی و نیز رشتههایی از مهر ههای رنگارنگ استفاده میکردند. در نیمه اول این هزاره، جواهراتی به صورت گردنبند ودستبند، با دانههایی مانند تخمههای خربزه و جدا کنندههای توخالی طلایی ساخته شدند که هم مردان و هم زنان از آنها استفاده میکردند. در شوشا شوشی در جمهوری آذربایجان نیز هنرمندان از همان تکنیک و طراحی، برای ساختن جواهرات استفاده میکردند و در شهر سوخته، واقع در استان سیستان و بلوچستان جواهرات توسط صنعتگران بومی ساخته میشد.
هزاره اول قبل از میلاد مخلوط شدن گروههای قومی و گروههای تازهواردی که به دلیل برانداخته شدن سلسله پادشاهان در بینالنهرین به ایران وارد شده بودند و از شمال، آداب و سنتهای غنی را ایجاد کردند، این سنتهای هنرمندانه، د رحفاریهای باستن شناسی کشف شده است. به طور مثال، در استان آذربایجان، استخوانهای دختری مربوط به سالهای ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلادی کشف شد که با دیسکها، پیشانی بند، دستبند، انگشتر، خلخال و رشتهای از هفت مهره برنزی، تزیین شده بود. در این هزاره، در استان لرستان، گروهی از برنز کاران سکونت داشتند که سنجاقها و زیور آلاتن مذهبی و تزیینی ؛همراه با نقش و نگارهایی از توتم ،(مانند خنجر، شمشیر و ابزار آلات جنگی) میساختند. برای زدن طرحهای افسانهای (اژدها و دیوها)، و همچنین برای ساخت دیسک و تیردان، صفحات فلزی را چکش کاری میکردند.
هخامنشیان در زمان هخامنشیان، کار با طلا و هنر جواهرسازی، نتیجه هماهنگی سنتهای مختلف، به روشی بسیار ماهرانه بود. تعدادی از اشیای مدل داده شده مربوط به این دوره، شامل بازوبند، پلاک، شمسه، دستبند، انگشتر، دکمه، مهره، گردنبند، سنگهای قیمتی و ... است.
پارتیان پارتیان به تزیینات و درخشان سازی اشیاء که در شرق ایران؛ ا ملتهای دیگر فرا گرفته بودند، علاقه خاصی نشان میدادند. سایر ملل نیز از روشهای تزییناتی پارتیان، پیروی میکردند. در زمان پارتیان، جواهرات، زیبا تر و با شکوه تر شدند. طلا و جواهرات، در مقیاسهای کوچکتر و با طرحهایی ساده تر، ساخته میشدند. آنها از انواع مختلف تزئینات، آویزها، سنجاقهای کوچک، حلقهها و سنگهای قیمتی استفاده میکردند. کمربندها وکلاههای تزیین شده از جواهرات، در این دوره رواج داشت.
ساسانیان در دوره ساسانیان، هنر طلا و جواهرسازی، مانند سایر هنرها به شکوفا یی رسید. پیچیدگی مهر و نشانها، کیفیت سکهها، روکشهای تزئینی بر روی تاجها ومهارت به کار گرفته شده در نقره آلات این دوره شگفت انگیز است.
عربها (مهاجمان) پس از برانداخته شدن ساسانیان، جامعه ایرانی با وجود از بین رفتن استقلال سیاسی، با شگفتی بسیار، فرهنگ غنی خود را حفظ کرد و مانند همیشه، متجاوزان، فرهنگ غنی ایرانی و آداب و رسوم آن را پذیرفتند. به بیان دیگر، بسیاری از نقش و نگارها و طرحهای ایرانی و تکنیکهای آن باقیماندند. در این دوره، نقره الات با پذیرش عمومی شگفت انگیزی رو به رو شد، اما برخی قطعات طلا، تنها توسط زنان استفاده میشد و صنف زرگرها را بیشتر افرادی از مذاهب دیگر، مانند یهودیان تشکیل میدادند.
ایران پس از اسلام پس ار فتح ایران توسط اعراب، هنر سنتی ایرانیان تحت تاثیر کانونهای هنر اسلامی که در آنها استفاده از تصاویر ممنوع قرار گرفت. در این دوره، از تکنیکهایی، مانند برجسته کاری، ملیله دوزی با سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و مینا کاری (مینا سیاه) استفاده میشد. در دو دهه اول بعد از اسلام، طرحها و نقش رنگارها به طرحهای کلاسیک مربوط به روم شرقی و سنتهای تزئینی دوره ساسانی، محدود شد. در قرنهای ۹تا ۱۲ مدلهای اسلامی بصورت آمیختهای از طبیعت و شکلهای هندسی، گسترش یافت. در طی قرنهای ۱۲ و ۱۳، دستبندهای ایرانیان از طلا، نقره و برنز، به صورت ورقههای فلزی ساخته میشدند. گوشوارههایی هلالی شکل از طلا، و تزیین شده با ملیله، روبان، پیچک، جوانه و مهرههایی با طرحهای مختلف، ساخته میشدند و گردنبندهای طلا از کنار یکدیگر قرار گرفتن، تشکیل میشدند. اشیایی مربعی و یا ساتوانهای شکل، به عنوان طلسم، ساخته شده از طلا، نقره، برنز و سنگهای قیمتی، که بر روی آنها " نوشته " وجود دارد. در بین طلا و جواهرات این دوره یافت میشود، که از آنها به عنوان مهر حفاظت کننده، استفاده می شده است. نقش و نگارهای کنده کاری شدهای از این زمان باقیمانده که حاوی معانی سمبلیک و حتی نقشهای عربی – اسلامی و طرحهایی از حیوانات است. از قرن چهاردهم به بعد، نسخههای خطی کشف شده، منابع معتبری برای اطلاع رسانی در مورد جواهرات ایرانی، محسوب میشوند.
تیموریان تیمور، حامی بزرگ انواع هنرها بود اوعلاقه بسیاری به سنگهای رنگی و روکشهای فلزی داشت و این ویژگی او باعث شد که نقش نگارها و تکنیکها برای دورهای بعدی (صفوی و قاجار) زنده بمانند. در زمان مغول و تیموریان، موهای آرایش شده با جواهرات برای زنان و نیم تاجهایی از جواهر برای مردان، متداول بوده است.
صفوی مینیاتور، منبع اطلاعاتی باارزشی در مورد جواهرات و سلیقههای این دوره است. زنان و مردان صفوی، از یک مد یکسان در مورد زینت آلات پیروی میکردند و بیشتر ایرانیان به تزئین لباسها فنجانهای مجلسی، آبخوری و کوزهها با سنگهای قیمتی ؛علاقه بسیاری نشان میدادند. در این دوره، جواهرات گران تر و ساخت آنها تخصصی تر شد.
قاجار جواهرات مربوط به این دوره، شدت تحت تاثیر طرحها، نقش و نگارهای غربی بودند. یکی از ویژگیهای جواهرات این دوره، مینا کاری قطعات طلا و تزیین آن با سنگهای رنگی است. در قرن نوزدهم، سنتهای اصیل و بومی به دلیل نفوذ اروپاییان کمرنگ تر شدند، اما طرهای سنتی اقوام کرد، همچنان باقیماندند. در اواخر دوره قاجار و در قرن بیستم، جواهرات، بدلی و تکراری شدند مدلهای خارجی، به گونهای کپی میشدند که طرحهای ایرانی، نفوذ کمی بر روی آنها داشتند. غرب گرایی ناصحیح در جامعه، به صورت مد و پیروی از طرح و نقشهای غربی در این دوره آغاز شد.
سنتهای قبیلهای در ایران، بخشی از جاهرات، توسط قبایل استفاده میشد، مردمی که گسته وسیعی از مدلهای سنتی را با نفوذ پر قدرت در بین خود حفظ کردهاند. ای مدلها غنی، زیبا و بسیار متنوع در طرح و موثر در زنده نگاه داشتن مدلها باستانی هستند. زنان قبیلهای با سلیقههای متوع و در موقعیتهای مختلف اجتماعی، از جواهرات هلالی شکل، گلابی مانند و قلبی شکل و همچنین انواع سنجاقها، کلیپسها و سایر جواهرات کوچک استفاده میکنند. در کردستان نیز جواهرات طرحها و شکلهایی بسیار متنوع دارند. برخی طرحهای سمبلیک در بین کردها رواج دارد. سنگ در بین کردها محبوبیت قابل توجهی ندارد؛ اما سکه و مهرهای کوچک، بسیار پر طرفدار هستند. در تصویر بالا جواهرات مورد استفاده کردها نشان داده شده است. نکته قابل توجه در مورد جواهرات قبیلهای این است که: این جواهرات، سالهای طولانی، هویت ممتاز و دست نخورده خود را دربرابر سلیقههای متنوع و زودگذر شهری حفظ کردهاند. همانطور که مردم قومی و قبیلهای ویژگیهای خاص خود را در طی قرنها نگاه داشتهاند.
خواص سنگهای قیمتی
جواهرات و سنگها اشعه و حرارت کیهانی را جذب نموده، سپس طبق خواص خود، پرتو و اشعه را به هالهها و چاکراهای فرد منعکس کرده و به شخص نیرو میبخشد. سنگها و جواهرات دارای - خواص مغناطیسی - خواص طبی - خواص سحری میباشد و باید دقیقاً این خواص را شناخته و در رابطه با طبع و مزاج و عنصر خود و همینطور برج و ستاره خود، سنگها و جواهرات را انتخاب و از آن استفاده نمائیم.
امروزه هر چند موارد استفاده از این سنگها به این شکل معمول و شناخته شده نیست ولی گاهی در گوشههایی از جهان شاهد استفاده از سنگها به عنوان داروهای تدریجی میباشیم. حتی افرادی که به این گونه درمانها معتقد نیستند اگر یکی از این سنگها را در اختیار داشته باشند و بر روی بدن یا در اتاق خود قرار دهند متوجه نیروهای مثبت آن خواهند شد. هر چند با صراحت اعلام میکنیم که این سنگها هرگز جایگزین علم پزشکی نمیشوند ولی بسیار سودمندند. بسیاری از مدیتورها برای انجام عمل مدیتیشن از نوعی کریستال خاص که سرشار ازسنگ سیلیس است استفاده میکنند. این ترکیب به میزان فراوانی در شنهای کویر لوت ایران یافت میشود که از هند و بسیاری از کشورهای اروپایی برای داشتن آن به ایران مسافرت میکنند. کلید اصلی درمان، کشف طبیعت بیماری و درک علت یا علل اصلی بیماری میباشد ضروری است که ابتدا ریشه و طبیعت بیماری را کشف نمائیم. بیماریها معمولاً نشات گرفته از نگرانی یا استرسهای درونی است کشمکش میان روح و شخصیت فرد، موجب بهم خوردن تعادل و ایجاد عدم هماهنگی در اعضای بدن میشود مهمترین بخش درمان، آگاهی افراد، پیشگیری و درک علت بیماری است. چنانچه فرد برای روح و جسم خود اهمیت ویژه قائل شود و روح و روان خود را تقویت کند میتوان گفت که بیشتر امراض را از خود دور کرده و زندگی سالم و پر نشاطی خواهد داشت. وقتی روح خسته و بی نشاط باشد امراض و بیماریها به سراغ فرد آمده و او را از پای در میآورد. در این بین برای نشاط و تقویت روح، سنگها و جواهرات نقش ویژه و ارزندهای ایفا میکنند. کافی است که از خواص درمانی سنگها مطلع و آگاه باشیم. امراض و بیماریهای روحی، روانی و درونی به راحتی و بدون نیاز به داروهای شیمیایی قابل پیشگیری و درمان هستند. گذشته از زیبایی ظاهری سنگها از نظر شکل و رنگ طبیعی آن که آرامش خاصی به افراد میدهد، استفاده مداوم از آنها در پیشگیری و درمان بیماری، با توجه به انرژیهای نهفته در درون سنگها و جواهرات انسان را قوی میکند ودر برابر بیماریها و مشکلات مقاوم میسازد.همیشه افرادی که در برابر مشکلات و ناراحتیها مقاومت و پایداری میکنند نیازمند یک نیروی پشتیبان و تقویت کننده هستند تا بتوانند به آنها غلبه و خود را پیروز معرفی کنند که در این میان سنگها (مواد معدنی) میتوانند کمک شایانی به افراد بکنند و سلولهای ضعیف را که بر اثر مقاومت بیش از حد در حال از بین رفتن هستند تقویت کرده و موجب تجدید حیات آنها می گرداند. کافی است که به قدرت اعجاز آمیز سنگها در زمینه درمان پی ببریم: وقتی روح فردی با مشکلات دست به گریبان شد و نتوانست به آنها غلبه کند آزرده میشود و انرژی و امواج نامطبوع (یا منفی) منتشر میکند که همین امر در برخوردها و رویا رو شدن با دیگران موجبات ناخشنودی دیگران را فراهم میسازد و انرژی منفی ناخواسته به دیگران منتقل شده و شادی را از محیط اطراف خود میگیرد. بطور مثال چنانچه در بین چند نفر، یکی از آنها شاد و خندهرو باشد انرژی مثبت خود را به دیگران میدهد. وقتی دقت کنید میبینید که تمامی آن جمع بخودی خود درحال خندیدن و شادی هستند (جشنها و عروسیها) و بالعکس (مراسم عزاداری و سوگواری).
فهرستی از گوهرها، جواهرات و سنگهای قیمتی:
الماس
در کوهی
زبرجد هندی (توپاز)
زمرد
سنگ ماه (حجرالقمر)
شبق (کهربای سیاه)
طلای کاذب
عقیق
عقیق سلیمانی (سنگ باباغوری)
فیروزه
کهربا
لاجورد
لعل (نارسنگ، حجر سیلان)
مرمر سبز (مالاکیت)
مروارید
یاقوت
یاقوت کبود
یشم
نظرات ( ۰ )
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است